۵ شعر زيبا و دلنشين از شاعران معاصر ايراني

۱۶ بازديد
سهراب سپهري يكي از شاعران ايراني است كه به سبك شعر نو، شعر مي‌سرود و مجموعه آثار او را در كتاب‌هاي هشت كتاب، زندگي خواب‌ها، هنوز در سفرم و ... خواهيد يافت.
زيباترين اشعار معاصران ايران

اگر حال و حوصله خواندن چند شعر زيبا با مفاهيم عاشقانه، زندگي، مسائل اجتماعي، طبيعت، دوستي و مانند آن را داريد، در اين نوشتار سعي كرده‌ايم، برخي از زيباترين اشعار معاصران ايران را گردآوري كنيم و يك شب شعر زيباي مجازي داشته باشيم. با مجله دلتا همراه باشيد.

اشعار زيبايي از سهراب سپهري

سهراب سپهري يكي از شاعران ايراني است كه به سبك شعر نو، شعر مي‌سرود و مجموعه آثار او را در كتاب‌هاي هشت كتاب، زندگي خواب‌ها، هنوز در سفرم و … خواهيد يافت. در اشعار او توجه به عرفان، فلسفه شرق، طبيعت‌دوستي، سادگي و صميميت به چشم مي‌خورد و غالبا نقدهاي مختلفي بر اشعارش از گذشته تا به امروز وارد مي‌شود. در اين‌جا سعي كرده‌ايم گزيده‌هايي از اشعارش در مجموعه هشت كتاب را روايت كنيم:

چه خوب يادم هست

عبارتي كه به ييلاق ذهن وارد شد:

وسيع باش و تنها و سر به زير و سخت

من به مهماني دنيا رفتم:

من به دشت اندوه،

من به باغ عرفان،

من به ايوان چراغاني دانش رفتم

رفتم از پله مذهب بالا

تا ته كوچه شك،

تا هواي خنك استغنا

تا شب خيس محبت رفتم.

اشعاري از احمد شاملو

احمد شاملو، يكي ديگر از شاعران محبوب و بسيار تاثيرگذار معاصر است كه بنيانگذار نوعي شعر به نام شعر سپيد است و يكي از كارهاي مهم او تحقيقات وسيعي است كه در باب فرهنگ عامه انجام داده و آن‌ها را در كتاب «كوچه» جمع‌آوري كرده است.

يكي از نقدهايي كه به مجموعه اشعار شاملو مي‌شود را در ادامه مي‌خوانيم: «شعر وي سرگذشت مهر و كين، ياس و اميد، عشق و نفرت، غم و شادي، درد و دريغ و حمله و گريز است. اما محور تمام اين عواطف اجتماع است و مردمش». در ادامه يكي از اشعار زيباي شاملو را مي‌خوانيم:

زيباترين حرفت را بگو

شكنجه‌ پنهان سكوتت را آشكاره كن

و هراس مدار از آن‌كه بگويند

ترانه‌اي بيهوده مي‌خوانيد

چرا‌كه ترانه ما

ترانه‌ بيهود‌گي نيست

چرا كه عشق

حرفي بيهوده نيست

حتي بگذار آفتاب نيز برنيايد

به خاطر فرداي ما اگر

بر ماش منتي‌ است

چرا كه عشق خود فرداست

خود هميشه است.

اشعاري از هوشنگ ابتهاج

زيباترين اشعار معاصران ايران

هوشنگ ابتهاج كه با تخلص ه. ا. سايه نيز شناخته مي‌شود، به اعتقاد بسياري از دوست‌داران او، بهترين غزل‌سرا پس از حافظ است. او غزل‌هايي با مضامين گيرا را با زباني روان، تشبيهات خوش‌تركيب و هماهنگ خلق كرده و برجسته‌ترين غزل‌هايش را در اشعار دوزخ روح، گريه ليلي و چشمي كنار پنجره انتظار خواهيد يافت.

برخي از كتاب هاي هوشنگ ابتهاج شامل حافظ به سعي سايه، سياه مشق، تاسيان و راهي و آهي است. البته او شعرهايي با مضامين اجتماعي نيز دارد كه بيشتر با سبك نو سروده شده‌اند. در ادامه برخي از اشعار زيباي ابتهاج را با هم مي‌خوانيم:

زمانه قرعه نو مي‌زند به نام شما

خوشا شما كه جهان مي‌رود به كام شما

درين هوا چه نفس‌ها پر آتش است و خوش است

كه بوي عود دل ماست در مشام شما

زمان به دست شما مي‌دهد زمام مراد

از آن كه هست به دست خرد زمام شما

به شعر سايه در آن بزمگاه آزادي

طرب كنيد كه پرنوش باد جام شما

اشعاري از فروغ فرخزاد

زيباترين اشعار معاصران ايران

فروغ فرخزاد، يكي از شاعران نامدار و محبوب ايراني است كه شعرهاي نيمايي او (كه درباره اين سبك و ويژگي‌هايش مي‌توانيد در اين مطلب بيشتر بخوانيد) در پنج دفتر شعر به نام‌هاي اسير، ديوار، عصيان، تولدي ديگر و ايمان بياوريم به آغاز فصل سرد منتشر شده است.

او يكي از شاعران نوگرا و بسيار بحث برانگيز بود كه براي اولين بار نگاه زنان و مشكلات آن‌ها را در قالب شعري مطرح كرد. او علاوه بر شعر، با همكاري ابراهيم گلستان، به فيلم‌سازي و بازي تئاتر نيز مشغول بود و در سن ۳۲ سالگي بر اثر تصادف اتومبيل جان خود را از دست داد. برخي از اشعار زيباي او را در ادامه با همديگر مي‌خوانيم:

اي ستاره‌ها كه بر فراز آسمان

با نگاه خود اشاره‌گر نشسته‌ايد

اي ستاره‌ها كه از وراي ابرها

برجهان نظاره‌گر نشسته‌ايد

آري اين منم كه در دل سكوت شب

نامه‌هاي عاشقانه پاره مي‌كنم

اي ستاره‌ها اگر به من مدد كنيد

دامن از غمش پر از ستاره مي‌كنم

با دلي كه بويي از وفا نبرده است

جور بيكرانه و بهانه خوش‌تر است

در كنار اين مصاحبان خودپسند

ناز و عشوه‌هاي زيركانه خوش‌تر است

اي ستاره‌ها ستاره‌ها ستاره‌ها

پس ديار عاشقان جاودان كجاست؟

اشعاري از سيمين بهبهاني

سيمين بهبهاني كه به نيماي غزل نيز معروف است در طول زندگي خود بيش از ۶۰۰ غزل را در ۲۰ مجموعه كتاب، به چاپ رساند و اشعار او با مضامين عشق به وطن، آزادي بيان، حقوق برابر براي زنان، زلزله و جنگ است و همه اين اشعار نشان مي‌دهد كه او تا چه اندازه به مسائل اجتماعي اهميت مي‌داده است. در ادامه برخي از اشعار زيباي او را با هم مي‌خوانيم:

رفت آن سوار كولي، با خود تو را نبرده

شب مانده است و با شب، تاريكي فشرده

كولي كنار آتش، رقص شبانه‌ات كو؟

شادي چرا رميده؟ آتش چرا فسرده؟

خاموش مانده اينك، خاموش تا هميشه

چشم سياه چادر با اين چراغ مرده

رفت آنكه پيش پايش دريا ستاره كردي

چشمان مهربانش يك قطره ناسترده

سوداي همرهي را گيسو به باد دادي

رفت آن سوار با خود، يك تار مو نبرده

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.