عشق را ميتوان به شكل يك منشور دانست كه با نگاه كردن به زواياي مختلف آن، چهرههاي متفاوتي از اين پديده ديده ميشود.

يك بخش اين منشور ممكن است مولفههاي سهگانه عشق يعني صميميت، اشتياق و تعهد باشد كه توسط تست نظريه مثلث عشق استنبرگ سنجيده مي شود. بخش ديگر آن ميتواند بيانگر داستانهاي عاشقانه باشد كه با تست قصه عشق ميتوان آن را ارزيابي كرد. در اين مقاله از مجله دلتا برخي از جنبههاي منشور عشق را بررسي ميكنيم.
مدل نظريه مثلث عشق استرنبرگ
عشق از يك مثلث تشكيل شده است كه هر راس آن استعارهاي از جنبههاي مختلف آن است. راس بالاي مثلث صميميت، راس سمت چپ مثلث اشتياق و راس سمت راست آن تعهد است.
صميميت: اين راس مثلث به احساس نزديكي، پيوند و دلبستگي در روابط عاشقانه اشاره دارد.
اشتياق: اين راس مثلث به مولفههايي اشاره دارد كه منجر به جذب جسماني و هيجان در روابط عاشقانه ميشود.
تعهد: اين بخش از مثلث شامل تصميم است كه فرد براي دوست داشتن ديگري در بلند مدت ميشود.
اين سه مولفه نظريه مثلثي عشق با يكديگر تعامل دارند. صميمت بيشتر ممكن است اشتياق يا تعهد بيشتر را ايجاد كند. تعهد بيشتر ممكن است احتمال افزايش صميمت و يا حتي اشتياق را افزايش دهد. با اينكه هريك از رئوس مثلث از بخشهاي مهم يك رابطه عاشقانه هستند، اما از رابطهاي به رابطه ديگر و يا با گذر زمان ممكن است بروز و ظهور متفاوتي داشته باشند.
نظريه قصه عشق استرنبرگ
نظريه مثلث عشق ساختار عشق را براي ما روشن ميكند. اما چگونگي ايجاد اين ساختار را ميتوان با استفاده از نظريه قصه عشق تعيين نمود. طبق نظريه مثلث عشق به عنوان يك داستان كه در سال ۱۹۹۸ ارائه شد مثلثهاي ايجاد شده از داستانهاي مختلفي شكل ميگيرند. ميتوان گفت هر يك از ما قصه و داستان متفاوت و منحصر به خود را داريم.
اين داستانهاي متنوع باعث تفاوت ما از دركمان نسبت به عشق ميشود. برخي از اين داستانها مستقيما يك موضوع عاشقانه را در بر گيرد. برخي ديگر ممكن است در دل داستانهاي ديگر باشد. در هر صورت منابع مختلفي از جمله رسانه، ادبيات، تجربه ميتوانند ذهنيت ما در رابطه با عشق را تحت تاثير قرار دهند. بنابراين زماني كه در معرض چنين داستانهايي قرار مي گيريم به مرور درك مشخصي در مورد عشق پيدا ميكنيم.
شباهت داستانهاي زندگي
با توجه به آنچه گفته شد تعامل خصوصيات شخصي ما با محيط منجر به توسعه و رشد داستانهايي ميگردد كه باعث ميشود در زندگي آنها را تحقق بخشيم. ما همواره دنبال افرادي ميگرديم كه داستانشان به ما شبيه باشد و يا حداقل مكمل آن باشد.
در كنار داستانهاي عاشقانه هر فرد در زندگي لازم است تا جنبههاي ديگر از جمله تفكر، هوش و خلاقيت فرد را نيز مدنظر قرار دهيم. مثلا افرادي كه در تست گاردنر نمرات بالايي در هوش كلامي دارند به احتمال زياد در برقراري روابط ممكن است توانمندي بيشتري را در رابطه عاشقانه نشان دهند.
پيشنهاد مطالعه: مطلب «همگام سازي مغز و موسيقي» را بخوانيد.